نقش دل

دل تنگی هایم

نقش دل

دل تنگی هایم

صدام کردی

 

تو از متن کدوم رویا رسیدی

که تا اسمت رو گفتی شب جوون شد

که از رنگ صدات دریا شکفتو

نگاه من پر از رنگین کمون شد

تو از خاموشی دلگیر رویا

صدام کردی صدام کردی دوباره

صدا کردی منو  از بغض مهتاب

از اندوه گل و اشک ستاره

صدام کردی صدام کردی نگو نه

اگر چه خسته و خاموش بودی

تو بودی و صدای تو صدام زد

اگرچه دور و ظلمت پوش بودی

تو چیزی گفتی و شب جای من شد

من از نور و غزل زیبا شدم باز

تو گیج و ویج از خود گم شدن ها

من از من مردم و پیدا شدم باز

از این تک بستر تنهایی عشق

از این دنج سقوط  آخر من

صدام کردی که برگردم به پرواز

به اوج حس سبز با تو بودن

صدام کردی که رو خاموشی من

یه دامن یاس نورانی بپاشی

برهنه از هراسو تازه از عشق

توی آغوش جان من رها شی

صدام کردی صدام کردی نگو نه

اگر چه خسته و خاموش بودی

تو بودی و صدای تو صدام زد

اگرچه دور و ظلمت پوش بودی

تو چیزی گفتی و شب جای من شد

من از نور و غزل زیبا شدم باز

تو گیج و ویج از خود گم شدن ها

من از من مردم و پیدا شدم باز

صدام کردی صدام کردی نگو نه

اگر چه خسته و خاموش بودی

تو بودی و صدای تو صدام زد

اگرچه دور و ظلمت پوش بودی

تو چیزی گفتی و شب جای من شد

من از نور و غزل زیبا شدم باز

تو گیج و ویج از خود گم شدن ها

من از من مردم و پیدا شدم باز

نظرات 1 + ارسال نظر
hosseiN شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:28 ب.ظ

تو چیزی گفتی و شب جای من شد

من از نور و غزل زیبا شدم باز

تو گیج و ویج از خود گم شدن ها

من از من مردم و پیدا شدم باز

وقتی تو نیستی دنیا شب میشه

شب از دل من شب تا همیشه

بی تو هر نفس تکراره ترسه

لحظه لحظه نیست مرز تشویشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد